Saturday, September 15, 2007

!اين آخري!


اون دفعه اول رو شاخهء درخت نشسته بود و سيب سبز گاز ميزد ... دفعه قبلي زير درخت چهار زانو منتظر بود يه سيب بيفته رو سرش تا منو كشفم كنه ... اين آخري تكيه اش رو داده بود به درخت و چشماش رو اينقدر محكم فشار ميداد به هم كه حتي منو هم نمي ديد!

No comments: